معنی پادگان و اردوگاه

حل جدول

پادگان و اردوگاه

ساخلو


پادگان

ساخلو

سربازخانه


اردوگاه

کمپ

لغت نامه دهخدا

پادگان

پادگان.[دِ] (اِ مرکب) گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده و بحفظ و نگاهبانی آن گماشته شده باشند. (فرهنگستان). و آنرا پیشتر از این ساخلو میگفتند. و پاد بمعنی محافظت و نگاهبانی است. رجوع به بادگان شود.


اردوگاه

اردوگاه. [اُ] (اِ مرکب) محل اردو. مُعسکر.

فرهنگ فارسی هوشیار

پادگان

گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده و به حفظ و نگهبانی آن گماشته شده باشند

فرهنگ عمید

پادگان

گروهی از سربازان که در یک محل متوقف و مٲمور نگهبانی آن محل باشند، ساخلو،
محلی که این گروه در آن مستقر می‌شوند،


اردوگاه

محل تشکیل اردو،
محل نگه‌داری آوارگان و اسرای جنگی،

فرهنگ معین

پادگان

محل اسکان گروهی از سربازان که برای محافظت محلی در آنجا متوقف شوند.2- سربازخانه، ساخلو، دسته - های پیاده نظام عهد ساسانی. [خوانش: (دِ) [په.] (اِمر.)]


اردوگاه

(~.) [تر - فا.] (اِمر.) محل اردو.

مترادف و متضاد زبان فارسی

پادگان

ساخلو، سربازخانه، پیاده‌نظام


اردوگاه

اردو، لشکرگاه، اتراقگاه، منزلگاه

فارسی به عربی

پادگان

حامیه


اردوگاه

معسکر

معادل ابجد

پادگان و اردوگاه

321

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری